نقش و جایگاه معلّم در نظام تعلیم و تربیت
منبع : ماهنامه پیوند، خرداد 1395 - شماره 439 , صادقی، حسین , کارشناس ارشد زبان وادبیات فارسی
معلّم به عنوان مهم ترین عامل نظام تعلیم و تربیت، از نقش و جایگاه بسزایی برخوردار است،چه او علاوه بر نقش هدایت،حمایت و تقویت،در رشد و پرورش ابعاد وجودی دانش آموزان نقش بی بدیلی ایفا می کند. به عبارت دیگرتنها تجربه ها و دیدگاه های علمی معلّم نیست که در نظام تعلیم و تربیت مؤثر واقع می شود، بلکه کلّ شخصیّت او درتغییر و تحوّل روحی و فکری دانش آموزان تأثیر می گذارد؛ تمام فعّالیت های وی، از نحوة پوشش، گفتار و کردار او تا افکار و اندیشه هایش در فرآیند رشد کودک و نوجوان، دخالت مستقیم داشته و نسل ها را به هم پیوند می دهد و فرهنگ جامعه را حفظ و درصورت نیاز تغییر و تکامل می بخشد.آموزش وپرورش کلید فتح آینده و معلّمان، فاتحان عرصة علم و تمدن اند.[1] از این حیث «معلّم» اساسی ترین عامل در ایجاد موقعیت مطلوب در تحقق اهداف نظام تعلیم و تربیت بوده و نقش وی در هدایت آینده سازان جامعه غیرقابل انکاراست.
«معلّم»به یادگارماندنی ترین واژه ای است که همواره در کنار اهل خرد و اندیشه،در تمام دوران ها بر تارک تعلیم وتربیت می درخشد؛ همان که در قرآن جلوه ای از قدرت لایزال الهی و مختصّ ذات اقدس او معرفی شده و رسول گرامی اسلام(ص)در اهمّیّت جایگاهش می فرماید:« اِنَّما بُعِثتُ مُعَلِّماً»[2]
معلّم باغبان فطرت انسان است. فطرتی که با فطرت الهی سرشته است و رسالت اش بیداری انسان ها و دمیدن روح معرفت به جان های ناآگاه و پرورش گل های فطرت[3] و افشاندن بذر معرفت بر مزرعة جان ها و تبدیل نهال وجود آدمی به شجرة طوبی و تبدیل زندگی وی به حیات طیّبه است. همان که امیرالمؤمنین(ع)در مراتب آن می فرمایند:«من عَلّمَنی حَرفاً فَقَد صَیرنی عَبداً»[4] (هرکس چیزی به من بیاموزد، مرا غلام و بندة خویش کرده است.) هم او که مقام معظم رهبری(مدظله العالی) در اهمّیّت نقش وی در رشد و بالندگی فرهنگی جامعه می فرمایند:«دست توانای معلّم است که چشم انداز آیندة ما را ترسیم می کند. معلّم هم باید علم بدهد، هم باید روش تفکّر و کار تفکّر را بیاموزد. هم رفتار و اخلاق آموزی در کار او باشد.»[5]
آدمی فی نفسه در جستجوی قهرمان و اسوه ای است که او را سرمشق خویش قرار دهد تا به پیروی از وی به سر منزل مقصود نایل آید. مسلماً معلّم است که درجوامع مختلف، نقش این قهرمان بی بدیل را به خوبی ایفا می کند،. همان که اهداف تربیتی، درگرو رفتار و منش اوست. لذا در نظام تعلیم و تربیت، همواره بر منزّه بودن معلّم و منصف بودن او به صفات اخلاقی تأکید فراوان شده است و نظریه پردازان بسیاری معلّم را به داشتن آراستگی ظاهر و باطن، عزّت نفس و دوری از اخلاق و رفتار ناپسند سفارش نموده اند و متّصف بودن وی به صفات اخلافی نیکو را از اصلی ترین ویژگی ها و صلاحیت های معلّمی بر شمرده اند. چنانچه امام علی(ع) می فرمایند:«کسی که خود را در جایگاه راهنما و معلّم دیگران قرار می دهد،باید پیش از تعلیم دیگران به تعلیم خود بپردازد و در مقام تربیت دیگران، پیش از تربیت به زبان، به تربیت با عمل همّت گمارد.»
اگر شخصیّت معلّم دارای صفات انسانی از قبیل: مهر ورزی، نوع دوستی، درست کاری، همکاری، خویشتن داری و ایمان باشد، طبعاً تقلید از چنین ویژگی هایی، سلامت روانی کودک و امنیت آیندة جامعه را تضمین خواهد کرد. با این توصیف، «معلّم» به عنوان یکی از مهم ترین الگوهای مورد وثوق جامعه، نقش بسیار حسّاسی در رفتار افراد جامعه، به ویژه در میان دانش آموزان داشته و آموزش و پرورش نیز بیش از هر زمان دیگری به عنوان رکن اصلی توسعه و بالندگی اجتماعی و فرهنگی جامعه قلمداد شده و به منزلة قدرتمندترین ابزار شکل دهی آیندة یک کشور و پایداری و تداوم تاریخ و فرهنگ یک جامعه به شمار می رود. بنابراین باید پذیرفت که کیفیّت و قابلیّت های معلّمان شاغل در نظام آموزشی، آیینة تمام نمای کیفیّت آموزش و پرورش آن جامعه اند. معلّم نه تنها از طریق آموزش،که از طریق نقش الگویی خویش، درهای معرفت و دانش را به روی انسان می گشاید و راه و رسم زندگی را برای وی ترسیم می نماید و انسان را به مراحلی از کمال می رساند که قرآن از او به عنوان اسوه و الگو نام می برد.[6] لذا معلّم باید باآگاهی ودرایت بتواند به تأثیراتی که مخالف با هدف دقیق و شناخته شدة اوست وازدنیای خارج از مدرسه، در ذهن دانش آموزان ایجاد می شود، با توسعة ارزش های اخلاقی و مدنی، نقشی اساسی در تربیت اخلاقی، اجتماعی و معنوی شهروندان جامعه ایفا کند، تا با ارتقای حقوق انسانی، رفتار آزادمنشانه و تأیید ارزش های مورد نیاز عصر، مانند احترام به شأن و مرتبة انسان، سعة صدر، همبستگی و حمایت متقابل ، افراد بشر رایاری رساند. چرا که معلّم تنها فرد ذی صلاح و ذی نفوذی است که می تواند با شناساندن ارزش های اجتماعی، از نسلی به نسلی دیگر، آن ها را متناسب با اجتماع و در عین حال روشن فکر، مترّقی و متجدّد بار آورده و نحوة نگرش وی به زندگی را تغییردهد. در چنین رسالتی است که سنگینی و عمق مسؤولیت معلّم آشکار می شود. زیرا آموخته های وی مستقیماً در خانواده و جامعه منعکس شده و افراد بشر را در ورود بهتر به زندگی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی یاری رسانده و با پرورش منابع انسانی به توسعة مادی و معنوی جامعه کمک می نماید.
شیوة عملکرد آموزش و پرورش یک جامعه، بهترین و نزدیک ترین مظهر فرهنگ آن جامعه است. هم چنان که فرهنگ یک جامعه، بی تردید چگونگی آموزش و پرورش آن جامعه را نشان می دهد. بنابراین حفظ، گسترش و غنی سازی فرهنگ عمومی، از جمله وظایف و نقش های بنیادین آموزش و پرورش خواهدبود. بر این اساس، معلّم زمانی می تواند نقش تربیتی خود را به خوبی ایفا کند که میان رفتارها، هنجارها و نظام ارزشی او وسایرهنجارهای جامعه، هماهنگی وجود داشته باشد؛ از این رو ساده اندیشی است اگر انتظار داشته باشیم که معلّم بتواند مستقل از تأثیر سایر خرده سیستم ها نقش خود را به خوبی ایفا کند. این نقش بی شک در گرو هماهنگی میان همه ی عواملی است که در امر تعلیم و تربیت دخیل اند. چنانچه رهبر معظم انقلاب در بیانات خود فرمودند: «همه ی دستگاه ها در دولت، وظیفة پشتیبانی ازآموزش و پرورش را دارند؛ اینجا دستگاهی است که هرچه شما هزینه کنید، به طور مضاعف دستاورد خواهید داشت؛ اینجا جایی است که ثروت سازان آینده، علم سازان آینده، تمدّن سازان آینده، مدیران آینده، از اینجا به وجود خواهندآمد وخلق خواهند شد. این جور نیست که ما خیال کنیم آموزش وپرورش فقط برای ما هزینه دارد؛ نخیر، دستاوردهایی بزرگ تر از دستاوردهای آموزش وپرورش وجود ندارد. هرچه شما در سرتاسر کشور از جلوه های پیشرفت و دستاورد و ابتکار می بینید، ریشة آن اینجا است؛ اینجا را درست کنید تا همه جا درست بشود. بنابراین پول خرج کردن برای آموزش و پرورش و توسعة منابع مالی آموزش وپرورش، یکی از کارهای اساسی است که امیدواریم مسؤولین دولتی به این نکته توجّه کنند.»[7]
امید است گفتمان تحوّلی و فرهنگ تحوّل خواهی و تحوّل آفرینی در تمام سطوح آموزش و پرورش، به ویژه در مدارس و بین مدیران و معلّمان عزیزحاکم شود تا با بسیج تمام توانمندی ها و امکانات، زمینه ی اجرای سند تحوّل بنیادین و دستیابی به اهداف انسان ساز تعلیم و تربیت اسلامی که مطالبه ی مقام معظم رهبری(مدظله العالی) از آموزش و پرورش است، بیش از پیش فراهم آمده و آرمان های بلند نظام مقدّس جمهوری اسلامی در گرو تربیت انسان های عالم،متّقی،آزاده و اخلاقی که بالندگی فرهنگی جامعه را به همراه خواهند داشت،در افق ایران 1404 محقق گردد.
پی نوشت ها:
[1] سیمای معلم،ص16
[2] شرح اصول کافی، ج ۲، ص ۹۵
[3] صلاحیت های حرفه ی معلمی،ص5
[4] جامع السعادات،محمد مهدی نراقی، ج3، ص112
[5] بیانات مقام معظم رهبری(مدظله العالی) در دیدار معلمان و فرهنگیان سراسر کشوردر هفدهم اردیبهشت 1393
[6] لَقَدْ کانَ لَکمْ فِی رَسُولِ اللَّه أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ. .. (قرآن کریم، سوره احزاب، آیه 21)
[7] بیانات مقام معظم رهبری(مدظله العالی) در دیدار معلمان و فرهنگیان سراسر کشوردر هفدهم اردیبهشت 1393منابع آنچه معلمان و مربیان باید بدانند، فرهادیان، رضا(ا373)، رئوف،قم. انگیزش در کلاس درس، چریل. ال.اسپالدینگ،ترجمة محمدرضا نایینیان و اسماعیل بیابانگرد(1379)،مدرسه،تهران. جلوه های معلمی امام خمینی(ره)،ستوده،امیررضا(1381 )،پنجره، تهران . سیمای معلم،صافی،احمد(1376)،انجمن اولیا و مربیان جمهوری اسلامی ایران،تهران. صلاحیت های حرفه ای معلمان،ملکی،حسن(1376)،مدرسه،تهران. فصلنامه تعلیم و تربیت(پاییز1381)،سال هجدهم، شماره 3.
نظرات شما عزیزان: